اگه بمونی ، اگه بمونی
خورشیدو از اون بالا
می یارم برات
خوب میدونی
اگه بمونی ، اگه بمونی
می بندم یه دستبند بلور
از اشک گرم و پر نور
دور دستای پر از غرور
می گیرم عکس ماهو از آب
از لبام ، تنگ شراب
هدیه می یارم برات تو خواب
پر می شه صحرا از شقایق ها
می ره از چشمونم ابر سیاه
اگه بمونی، اگه بمونی
اگه بمونی ، اگه بمونی
شب میاد ، نور اسیره
پونه می میره ، دل می گیره
اگه نمونی ، اگه نمونی
می میره ستارم تو هوا
روز می شه سرد و سیاه
گریه می کنن باز پریا
چشمامو می دم به ماهی یا
دستامو می دم به دریا
می رم از چشم تنگ دنیا
ماهی عشقم می شینه به خاک
از روی دنیا نامم می شه پاک
اگه نمونی ، اگه نمونی
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0